psychologist man
کارشناس ارشد روانشناسی تربیتی

  

 

 

 

اختلالات یادگیری

استاد: آقای آقاجانی

محقق: حمید رضا خلیل پور

 

 

فهرست

 

 

مقدمه

بسیارند کودکانی که ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی و قد و وزنشان حاکی از بهنجار بودن آنان است. هوششان کمابیش عادی است، به خوبی صحبت می‌کنند، مانند سایر کودکان بازی می‌کنند و مثل همسالان خود با سایرین ارتباط برقرار می‌کنند، در خانه نیز خود یاریهای لازم را دارند و کارهایی را که والدین به آنان واگذار می‌کنند به خوبی انجام می‌دهند و از رفتار و اخلاق عادی برخوردارند. لیکن وقتی به مدرسه می‌روند و می‌خواهند خواندن و نوشتن و حساب یاد بگیرند دچار مشکلات جدی می‌شوند. بیش از یک قرن است که متخصان علوم تربیتی و روانشناسی و گفتار درمانی در پی تشخیص و درمان مشکلات این قبیل کودکان بوده‌اند.

بیش از شصت تعریف برای اختلالات یادگیری وجود دارد که معروفترین آنها عبارتست از:

اختلال در یک یا چند فرآیند روانی پایه به درک یا استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط می‌شود و می‌تواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن ، فکر کردن ، صحبت کردن ، خواندن ، نوشتن ، حجمی کردن یا انجام محاسبه‌های ریاضی ظاهر شود. این اصطلاح شرایطی چون معلولیتهای ادراکی ، آسیب دیدگیهای مغزی ، نقص جزئی در کار مغز ، ریس ‌لکسی یا نارسا خوانی و آفازیای رشدی را در بر می‌گیرد. از سوی دیگر ، اصطلاح یاد شده آن عده را که اصولا بواسطه معلولیتهای دیداری ، شنیداری یا حرکتی همچنین عقب ماندگی ذهنی یا محرومیتهای محیطی ، فرهنگی یا اقتصادی به مشکلات یادگیری دچار شده‌اند را شامل نمی‌شود.

 

علل بروز اختلالات یادگیری

ثابت شده است که علل بروز اختلالت یادگیری نسبتا مهم است. با این حال در پژوهشهای مختلف تاثیر عوامل زیر در بروز این اختلالات مورد تائید بوده‌اند. هر چند همواره تاثیر متقابل عوامل مورد نظر بوده است.

 

عوامل فیزیولوژیک موثر در بروز اختلالات یادگیری

بسیاری از متخصصان بر این باورند که علل اساسی و عمده اختلالات یادگیری آسیب دیدگی مغزی شدید یا جزئی و صدمه وارده به دستگاه عصبی مرکزی است.

 

عوامل موثر در بروز اختلالات یادگیری

شواهدی در دست است که نشان می‌دهد اختلالات یادگیری احتمالا در برخی خانواده‌ها بیش از دیگران دیده می‌شود. مطالعات انجام شده بر روی دوقلوها به گونه‌ای حاکی از نشانه‌های عمل ژنتیکی است. واکر ، "کول" و "ولف" به الگوهای خانوادگی پی برده‌اند که با اختلالات یادگیری پیوند دارند.

 

عوامل بیوشیمیایی موثر در بروز اختلالات یادگیری

گفته شده است که اختلالات گوناگون متابولیکی در حکم عواملی هستند که موجب اختلالت یادگیری می‌شوند. برخی از عوامل بیوشیمیایی که در ارتباط با اختلالات یادگیری از آنها نام برده شده است عبارتند از: هایپوگلیسمی ، عدم توازن استیل کولی نستروز و کم کاری تروئید.

 

عوامل پیش هنگام و قبل از تولد در بروز اختلالات یادگیری

اختلالات یادگیری برخی کودکان می‌تواند بواسطه مشکلاتی باشد که پیش از تولد ، هنگام تولد و بلافاصله بعد از تولد وجود داشته است.

از جمله عوامل پیش از تولد عبارتند از:

عدم تناسب نوع خون مادر با جنین

اختلالات در ترشحات داخلی مادر

قرار گرفتن در برابر اشعه

استفاده از دارو

از عوامل هنگام تولد می‌تواند به مواردی چون:

کم وزنی هنگام تولد

آسیب وارده بر سر

آمدن جفت پیش از نوزاد

تولد با پا ، اشاره کرد.

از عوامل بعد از تولد عبارتند از:

مسمومیت سرب

نارساییهای تغذیه‌ای

محرومیتهای محیطی و ...

 

عوامل آموزشی موثر در بروز اختلالات یادگیری

به عقیده برخی متخصصان تدریس ناکافی و ناصحیح می‌تواند در بسیاری از اختلالات یادگیری عامل به حساب بیاید. به نظر می‌رسد که شماری از کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری مرکز تحت آموزش کافی و مناسب قرار نگرفته‌اند.

 

انواع اختلالات یادگیری

کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری ممکن است در یکی یا چند مورد از زمینه‌های زیر دچار مشکل باشند: اختلال در زبان گفتاری ، اختلال در زبان نوشتاری ، اختلال خواندن و اختلال در حساب. به عبارتی ممکن است کودکی در همه زمینه‌های فوق به جز یک زمینه عملکرد خوب و مناسبی داشته باشد، ولی در یک زمینه دچار مشکل شود و به این ترتیب همپوشیهای مختلفی در زمینه‌های یاد شده ممکن است اتفاق بیافتد.

 

درمان اختلالات یادگیری

هر چند اختلالات یادگیری اصولا مساله‌ای آموزشی است، اما از چندین جنبه مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. بسیاری تلاشها در این زمینه آشکار از فرضیه نقص جزئی در مغز سود می‌جویند و بدین ترتیب می‌کوشند تا با ارزیابی مسائل فرض شده مربوط به این نقص زیستی مشکل را برطرف کنند. از جمله شیوه‌های درمانی رایج بر این اساس می‌توان به درمان رایج بر نگرشهای "ادراکی" - "حرکتی" اشاره کرد.

در این شیوه تلاش می‌شود تا موقعیتهایی برای کودک فراهم شود تا بتواند اطلاعاتی را از محیط دریافت دارد، به یکدیگر ارتباط دهد و آنها را دریابد. استفاده از روروک ، بازیهایی برای آموزش حرکت ، تمرینات روی تخته سیاه برای رشد هماهنگی حرکت و ادراک دیداری ، حل معما در این شیوه کاربرد دارد.

از روشهای درمانی دیگر می‌توان به روش "دیداری" - "حرکتی فراستیگ" و شیوه‌های رفتاری اشاره کرد. برخی از متخصصان حرفه پزشکی نیز معتقدند باید به این دسته کودکان دست کم به طور آزمایشی دارو تجویز کرد. با این حال درباره تاثیرات دارو درمانی روی دانش آموزان مبتلا به اختلالات یادگیری مطالعات انجام شده بسیار اندک است. "مگا ویتامین درمانی" اولین بار توسط کوت برای درمان این اختلالات پیشنهاد شد که به استفاده از ویتامینها تا حداکثر یک هزار برابر میزان مورد نیاز بدن گفته می‌شود.

از سوی دیگر در نظر گرفتن امکانات آموزشی ویژه برای کودکان مورد توجه قرار گفته است مثلا استفاده از اتاق مرجع یا کلاسهای ویژه. با این حال مساله جای دهی مبتلایان به اختلالات یادگیری در کلاسهای مختلف هنوز مورد بحث بسیاری از متخصصان آموزش و پرورش است.

 

بررسی اثر بخشی داروی پیراستام در درمان کودکان با ناتوانایی های یادگیری

شناخت صحیح ناتوانی های افراد در زمینه خواندن و نوشتن در دوره کودکی و پیدا کردن رویکرد صحیح درمانی در این نانوانائی ها منجر به حفظ توانائی های این کودکان و جلوگیری از ایجاد اختلالات اجتماعی در سنین جوانی و میانسالی می شود.

با توجه به جوان بودن جمعیت ایران نیاز به شناسائی توانائی ها و ناتوانائی های این قشر اهمیت خاصی پیدا می کند. با در نظر گرفتن شیوع 5- 3 درصد ناتوانائی های یادگیری در کودکان علی رغم سطح هوشی طبیعی این افراد باعث می شود تا در صورت عدم تشخیص به موقع و درمان صحیح این افراد در سنین بالا دچار اختلالات سازگاری فراوانی شوند. کاربرد شیوه های درمانی آموزشی موثر و در کنار آن در بررسی های اخیر استفاده از داروهایی مثل پیراستام مد نظر قرار گرفته است.

در این بررسی سعی شده است تا در کنار آموزش های متداول گروهی اثربخشی پیراستام در کنار دارونما بررسی شود.

 

مواد و روش ها

در یک کارآزمایی بالینی دوسوکور با Balanced Randomization از نظر جنس مراجعه کنندگان به مرکز ناتوانائی های یادگیری در سال 79-78 که معیارهای ورود به مطالعه را داشتند، یعنی با سطح هوشی طبیعی، عدم کاهش شنوائی و بینائی و سایر اختلالات جسمی و عصب شناختی موثر بر یادگیری، عدم سابقه ناراحتی کلیه یا حساسیت قبلی به پیراستام، بعد از گرفتن رضایت نامه از والدین وارد مطالعه شدند.

نحوه جمع آوری اطلاعات از طریق آزمون خواندن و نوشتن معلم ساخته که ثبات و پایائی آن در مراکز اختلالات یادگیری در سطح ایران پژوهش شده اندازه گیری و ثبت شد.

از آنجا که کپسول پیراستام در سیستم دارویی ما موجود نمی باشد از قرص پیراستام به صورت پودر در کپسولهای ژلاتینی و همچنین از پودر نشاسته در کپسولهای مشابه به عنوان دارونما استفاده شد و دارو به صورت یکبار در روز تجویز گردید. آموزش های دو گروه در طول مدت بررسی یکسان بود و ابتدای مطالعه و در هفته چهارم و هشتم بعد از مداخله از بیماران آزمون به عمل آمد.

اطلاعات طرح پس از جمع آوری و ورود در فرم جمع آوری اطلاعات با نرم افزار

SPSS)9) و با تست های آماری T-paired, T- studet تحلیل شد.

 

نتایج

میانگین سنی بیماران در گروه پیراستام 35/1 ± 14/9 سال بود. نمرة پیش آزمون در این گروه و در هفته چهارم و هشتم بعد از مداخله به ترتیب 08/3 ± 86/9 و 07/5 ± 2/12 و56/4 ± 53/15 بوده است. در این گروه 7/66% بیماران را پسران تشکیل می دادند.

در گروه دارونما نیز میانگین سنی افراد مورد مطالعه 28/1 ± 42/9 و نمره پیش آزمون در این گروه در هفته چهارم و هشتم بعد از مطالعه به ترتیب 02/3 ± 13/12 و 98/2± 53/13 و 11/3± 86/14 بوده است. در این گروه 60% افراد مورد بررسی را پسران تشکیل می دادند. مقایسه اختلاف میانگین نمرات پیش آزمون با نمرات در هفته چهارم در دو گروه پیراستام و دارونما معنی دار نبود. در هفته هشتم اختلاف میانگین نمرات پیش آزمون در گروه پیراستام معنی دار بود.

 

بحث

با توجه به یکسان بودن آموزش ها در دو گروه مداخله و دارونما و حذف مداخله گر جنس در ابتدای مطالعه و Randomization افراد مورد بررسی در دو گروه از آنجا که مربیان و والدین بیماران از محتوای داروهای دو گروه اطلاع نداشتند و آموزش ها و آزمون ها در دو گروه در مدت بررسی یکسان بود، می توان اختلاف ایجاد شده در نمرات پیش آزمون را با نمرات هفته 8 در این گروه در مقایسه با گروه دارونما به اثرات درمانی دارو نسبت داد. که با یافته های مطالعات مشابه همخوانی دارد. بنابراین می توان بر لزوم بازنگری در شیوه درمان و اضافه نمودن داروی پیراستام به آموزش اهتمام ورزید.

منابع

کتاب اختلالات یادگیری تحولی و تحصیلی تألیف ساموئل کرک ، جیمز چالنانت ترجمه سیمین رونقی و همکاران

رشد و شخصیت کودک

عنوان اصلی:

Children development and personality 7th ed.

نویسنده: ماسن، پاول هنری (و دیگران)

مترجم: یاسائی، مهشید

ناشر: مرکز ( کتاب ماد)

:همه کودکان تیز هوشنداگر... چگونه استعدادهای واقعی کودک خود را کشف وتقویت کنیم.

:عنوان اصلی

Test your child :How to discover and enhance your child's true potential

نویسنده: استاپرد، میریام

مترجم: سوری، سهراب؛ بابلان، امیر صادق

ناشر:نشر دانش ایران




تاریخ: یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:,
ارسال توسط موسی الرضا پوررحمانی

 [نظريه سيستم ھای بوم شناختی [ 1

روان شناس آمريکايی، يوری برونفن برنر[ 2] بانی رويکردی به رشد انسان است که طی 20 سال گذشته در صف مقدم اين حوزه
سر بر افراشته است، زيرا که ديدگاه بسيار متفاوتی را در مورد تاثيرات بافتی بر رشد را ارايه می دھد . اين نظريه شخص را به
صورتی در نظر ميگيرد که در يک سيستم پيچيده روابط رشد می کند که چندين سطح از محيط اطراف بر او تاثير می گذارند . چون
آمادگيھای زيستی کودک برای شکل دادن به رشد به نيروھای محيطی می پيوندد، بروفن برنر اخيرا ديدگاه خود را به صورت الگوی
(زيست بوم شناختی[ 3] توصيف کرد . )لورای برک ، 1386
ريز سيستم[ 4] : عميق ترين سطح محيط از نظر برنر ريز سيستم است .که به فعاليتھا و الگوھای تعامل در نزديکترين محيط فرد
اشاره دارد .برنر تاکيد ميکند که برای آگاھی از رشد در اين سطح، بايد به خاطر داشته باشيم که ھمه رابطه ھا دوجھتی ھستند .
برای مثال، بزرگسالان بر رفتار کودکان تاثير می گذارند، ولی ويژگيھای زيستی و اجتماعی کودکان – ويژگيھای جسمانی، شخصيت
. وتواناييھای آنھا – نيز بر رفتار بزرگسالان تاثير دارند
ميان سيستم[ 5] : ميان سيستم به ارتباط بين ريز سيستم ھا اشاره دارد که رشد را تقويت ميکنند درگيری والدين با مسائل کودک نمونه
. ای از اين مسئله ميباشد
برون سيستم[ 6] : به موقعيتھای اجتماعی اشاره دارد که فرد در حال رشد را شامل نميشود، اما با اين حال بر تجربه ھای او تاثير می
گذارد . مثل تاثير محيط شغلی بر رفتار والدين و تاثير آن در روابط والدين با فرزندشان . خانواده ھايی که به خاطر پيوند ھای
شخصی يا اجتماعی اندک، از لحاظ اجتماعی متزوی ھستند يا بيکار شده اند، تعارض زناشويی و سوءاستفاده از کودک بيشتری را
. نشان ميدھند
کلان سيستم[ 7]: بيرونی ترين سطح الگوی بروفن برنر، کلان سيستم، موقعيت بخصوصی نيست، بلکه از ارزشھا، قوانين، سنتھا و
امکانات يک فرھنگ خاص تشکيل می شود . اولويتی که کلان سيستم برای نيازھای کودکان و بزرگسالان قايل می شود، بر حمايتی
. که آنھا از سطوح درونی محيط دريافت می کنند، تاثير می گذارد
سيستم پويا و ھميشه متغير . بنا بر نظر بروفن برنر ( 1995,1997 ) محيط نيروی راکد ی نيست که افراد را به طور يکسان تحت
تاثير قرار دھد، بلکه پويا و ھميشه متغير است . ھنگامی که افراد نقشھا يا موقعيتھايی را به زندگی خود اضافه می کنند وسعت ريز
سيستمھای آنھا تغيير می کند . اين تغييرات در موقعيتھا يا به قول بروفن برنر،انتقالھای بوم شناختی، در سرتاسر زندگی صورت می
گيرند و اغلب نقطه عطف مھمی در رشد ھستند . آغاز کردن مدرسه، وارد شدن به نيروی کار، ازدواج کردن، پدر يا مادر شدن،
.(طلاق گرفتن، نقل مکان کردن و بازنشستگی نمونه ھايی از آن ھستند (لورا برک، 1386
بنابراين در نظريه سيستمھای بوم شناختی، رشد نه توسط شرايط محيطی کنترل می شود و نه بوسيله گرايشھای درونی ھدايت می
شود . در عوض افراد محصولات و توليد کنندگان محيط شان ھستند و از اين رو ھم افراد و ھم محيط آنھا شبکه ای از تاثيرات
.وابسته به ھم را تشکيل ميدھند



تاریخ: یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:,
ارسال توسط موسی الرضا پوررحمانی

تاثیر شعردرمانی گروهی بر کاهش نشانههای افسردگی و باورهای غیرمنطقی در دانشجویان

 

نقش میانجی پیامک در رابطه سبک دلبستگی با حمایت اجتماعی ادراک شده

 

بررسي رابطه دست برتري با توانايي هاي ديداري – فضايي و انعطاف پذيري شناختي

 

بررسي رابطه دست برتري با توانايي هاي ديداري – فضايي و انعطاف پذيري شناختي

 

بررسي رابطه منبع كنترل و تمايل به دموكراسي در دانشجويان

 

رابطه‌ي سبك‌هاي پردازش حسي و تنيدگي والديني: ارزيابي اوليه‌ي تأثير آموزش مادران براساس اين روي‌آورد بر كاهش تنيدگي آنها

 

عوامل پیشبینی کننده سازگاری در کودکان مبتلا به سرطان

 

بررسي نقش اميد در رابطه بين حمايت اجتماعي ادراك شده و معنا در زندگي با افكار خودكشي

 

مقایسه میزان بخشایش زوجین با توجه به سبک دلبستگی و ازدواج فامیلی و غیر فامیلی

 

 یادگیری توالی حرکتی صریح و ضمنی در دانش آموزان ابتدایی مبتلا به نارساخوانی و عادی

 

نقش سطوح خشم مادران کودکان دچار ناتوانیهای یادگیری و عادی در شیوههای فرزندپروری آنها و تاثیر آن دو بر خودپنداره فرزندانشان

 

نقش میانجی انگیزه در رابطه صفات شخصیت و عملکرد شغلی

 

بررسی رابطه تیپ شخصیتی و سبکهای حل مساله در کارکنان جهاد دانشگاهی دانشگاه تهران

 

نقش میانجی تنظیم هیجان شناختی در رابطه ادراک نوجوانان از ابعاد شیوه های تربیتی و عملکرد تحصیلی آنها

 

مقایسه راهبردهای مقابله ای زنان همسر از دست داده و زنان فرزند از دست داده شهر زاهدان

 

بررسی اثربخشی ارایه زیر آستانه ای چهره دارای بار عاطفی بر خلق، اضطراب حالت و پاسخ گالوانیک پوست 

 

تأثیر فیلم درمانی گروهی بر کاهش شدت تجربه سوگ نوجوانان دختر داغدیده 19-17 ساله شهر تهران

 

رابطه بین ادراک از شیوه های فرزندپروری والدین با سبک های اسنادی در دانش آموزان سوم متوسطه

 

رابطه بین سطح آگاهی از مهارت های زندگی با باورهاي خودكارآمدي در دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی

 

بررسی تاثیر القاء هیجانی بر قضاوت اخلاقی در بیماران با تخریب بافت کرتکس پیشپیشانی

 

مقایسه هوش هیجانی، سلامت روانی و کارکرد خانواده دانشآموزان دبیرستانی فرزند جانباز با معلول و عادی

 

تعيين‌ رابطه ‌تفکرات غیرمنطقی ‌و ریخت‌های ‌شخصیتی A,B با رضایت شغلی دبیران مقطع متوسطه شهرستان ‌کرمانشاه‌

 

تأثیر نگرش مذهبی و هیجان خواهی بر سازگاری زناشویی دبیران شهرستان پاکدشت

 

   تاثیر آموزش مادران برکاهش مشکلات رفتاری کودکان اتیستیک

 

استاندارد سازی تعیین اعتبار و روایی پرسشنامه فرایند هویت من

 

بررسی رابطه سبکهای یادگیری ومنبع کنترل برپیشرفت تحصیلی دردبیرستان های پسرانه نمونه و عادی شهرتهران

 

 نقش شیوه های فرزند پروری درخود پنداره و بلوغ اجتماعی دانش آموزان درشهرستان جاسک

 

غرور ملی درمیان اقوام ایرانی فارس، کرد، لر و ترک

 

 بررسی نشانه های ترسیم خود درسه گروه از کودکان دارای مشکلات درونی سازی شده ،برونی سازی شده  و بهنجار

 

 بررسی اثر بخشی هنردرمانی خلاق با رویکرد روایتی-شناختی برمشکلات درونی سازی شده و خودکارآمدی

 

بررسی اثر بخشی بازی درمانگری کودک محور گروهی برکاهش نشانه های اختلال های برونی سازی شده

 

رابطه سنخ های شخصیتی NEO با تعارض های شغلی -خانوادگی درکارکنان سازمان تحقیقات وآموزش کشاورزی  

 

توجه انتخابی بیماران مبتلا به دردهای مزمن دربرابر چهره های دردناک

 

استاندار سازي مقياس سنجش سبك هاي يادگيري ورمونت در دانش آموزان مقطع راهنمايي تهران درسال تحصيلي 86-85 

 

رابطه بين افسردگي نوجوانان با نشانه هاي متناظر در آزمون ترسيم درخت

 

مقايسه شيوه هاي مقابله اي در دانش آموزان داراي هوش هيجاني بالا و پايين در طبقات  مختلف اجتماعي – اقتصادي 

 

اثربخشي بازي درماني با رويكرد شناختي – رفتاري در كاهش ترس شب كودكان

 

مقايسه سرسختي بين زوجهاي متقاضي و غير متقاضي طلاق 

 

اعتباريابي ، رواسازي و استاندارد ساختن شاخص مقايسه اي احساس كهتري 

 

 تأثير آموزش مهارت هاي زندگي بر هوش هيجاني دختران نوجوان

 

تعيين نقش واسطه اي هوش هيجاني در تأثير استرس بر پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مقطع پيش دانشگاهي شهرستان سبزوار

 

مقایسه عناصر آزمون آدمک رنگی در کودکان مبتلا به اختلال تضادورزی  مبارزه طلبانه (ODD)

 

بررسی تاثیرگذاری نظام ارتباطی مبادله تصویر بر مشکلات رفتاری و مهارت های غیرکلامی کودکان مبتلا به طیف اختلال اوتیسم

 

مقایسه وضعیت هویت در دانشجویان شاهد و غیرشاهد

 

رابطه هویت با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان 15-18 ساله

 

رابطه ساده و چندگانه ویژگی های شخصیتی و سلامت روانی  با سیستم گروه خونی (ABO)دانشجویان 

 

تاثیر آموزش رفتاری والدین بر مشکلات برونی سازی کودکان 9-7 ساله

 

اثربخشی آموزشی مهارت های فرزندپروری برکاهش تنیدگی والدینی و مشکلات رفتاری کودکان

 

بررسی مقایسه میزان مشکلات رفتاری نوجوانان در اشکال مختلف خانواده( طلاق و ازدواج مجدد، فوت، اعتیاد و عادی ) در شهرستان شاهرود

 

تاثیر مداخله های روانشناختی- آموزشی مهارت های حل مساله جرات مندی و حرمت خود بر هوش هیجانی

 

مقایسه ویژگی های شخصیتی پسران 13-15 ساله بزهکار و غیربزهکار با آزمون ترسیم خانواده

 

بررسی اثربخشی نمایش درمانگری در کاهش نشانههای اختلال اضطراب اجتماعی در کودکان 

 

ویژگی های شخصیتی نوجوانان وادراک آنان از سبک های تربیتی مادران درنوجوانان بزهکار وغیربزهکار پسر شهر تهران درسال تحصیلی 87-1386

 

استاندارسازی آزمون رقابت جویی دربین دانش آموزان دبیرستانی شهر تهران

 

ترسیم نیم رخ تحولی سبک های یادگیری شناختی دانش آموزان 11تا18 ساله برحسب ایزالم- 97

 

بررسی رابطه پایگاه های هویت ومسند مهارگذاری با سلامت روانی دانش آموزان مقطع متوسطه

 

تأثیر فیلمهای معناگرا با توجه به شاخصهای شخصیتی بر نگرش مذهبی و احساس معنابخش بودن زندگی دانشجویان مقطع کارشناسی

 

بررسی رابطه جمعگرایی فرهنگی، خودپنداره وابسته و سازگاری اجتماعی دردانشجویان دانشگاه شهید بهشتی سال 85 – 84

 

رابطه بین هوش هیجانی و حمایت اجتماعی با رضایت از زندگی در دانشآموزان دبیرستانی دختر و پسر شهرستان بوئین زهرا

 

بررسی رابطه بین روش تربیت دینی با تصور از خدا در دانشجویان

 

 

 

 رابطه سبکهای یادگیری، خودکارامدپنداری و رشته تحصیلی در دانشآموز متوسطه نظری

 

رابطه خلاقیت و نگرش به خلاقیت خود با منبع کنترل در دانشآموزان سال اول دبیرستان شهر اراک 

 

رابطه بین منبع کنترل و سطح سلامت روانی در دانشآموزان دختر سال سوم دبیرستان

 

رابطه توانمندسازی و خودکارامدی با رضایت شغلی در دبیران شهر تهران

 

بررسی اثربخشی برنامه گروهی فرزندپروری مثبت بر استرس والدگری مادران کودکان 10- 4 ساله مبتلا به اختلال بیش فعالی / کمبود توجه 

 

رابطه بین جمعگرایی فرهنگی، خودپنداره وابسته با تفکر انتقادی در دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی

 

تفاوت هوش هیجانی مادران کودکان دلبسته ایمن و مادران کودکان دلبسته نا ایمن

 

رابطه نگرش به خلاقیت خود با طرح های رفتاری  B,A در دانش آموزان آموزشگاههای شهرستان کرج

 

مقایسه هوش هیجانی درمردان معتاد به مواد افیونی وغیر معتاد

 

 رابطه ساده وچندگانه سبک های یادگیری، خلاقیت ومنبع کنترل در دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان

 

تعیین اعتبار روایی پرسشنامه تجربه سوگ(GEO) در نمونه ایرانی

 

نقش تعاملی ورزش و ویژگی های شخصیتی در تحول روانی اجتماعی دانشجویان

 

 بررسی مقایسه ای هوش هیجانی وعوامل پنجگانه شخصیت

 

     بررسی میزان پرخاشگری درانواع سبک های دلبستگی دختران نوجوان مقطع متوسطه درتهران

 

رابطه تحول خودپنداشت با پرخاشگری در نوجوانان

 

مقایسه سطح هیجان خواهی وافسردگی نوجوانان دختر مراکز شبانه روزی با نوجوانان دختر عادی

 

رابطه شیوه های حل مساله باسازگاری زناشویی دانشجویان متاهل دانشگاه شهید بهشتی

 

مقایسه سبک های مقابله ای وسخت رویی دربیماران مبتلا به سوء هاضمه کنشی و بیماری زخم گوارشی و افراد سالم

 

رابطه جمع گرایی فرهنگی ، خودپنداره وابسته و سازگاری اجتماعی در دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی سال 85-84 

 

مقایسه تاثیر روش های تقویتی آموزگاران برپیشرفت دانش آموزان در مهارت خواندن

 

بررسی رابطه میزان آسیبپذیری با خودکارامدپنداری در دانشآموزان دبیرستانی شهرستان زلزلهزده بم

 

رابطه خودکارامدپنداری، خلاقیت و رشتههای تحصیلی در دانشآموزان دوره متوسطه نظری شهرستان بانه

 

 بررسی رابطه بین هسته اصلی باورها و توانایی خودمهارگری خوردن با نشانههای اختلالهای خوردن در دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی

 

رابطه بین ادراک مدیریت پدرانه، احساس خودی بودن و رضایت شغلی در کارکنان کارخانه واگن پارس

 

بررسی رابطه بین طرح واره های شناختی وسبک های دلبستگی در دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی

 

بررسی رابطه تحولی رابطه بین میزان دلبستگی ایمن و پایگاه های عمومی هویتی در نوجوانان 14، 16 و 18 ساله شهرستان کامیاران

 

مقایسه اثر بخشی درمان های فرانظریه ای و شناختی- رفتاری بربهبود خودکارآمدی پرهیز از مواد در نوجوانان وابسته به مواد

 

بررسی مقایسهای رابطه عزت نفس، خودپنداره و رضایت زناشویی در زنان آزار دیده و زنان غیرآزار دیده شهر تهران

 

بررسی کارایی درمان شناختی – هیپنوتیسمی در ایجاد تصویر ذهنی مثبت از خود و تأثیر آن بر علائم اضطراب اجتماعی دانشجویان مبتلا به هراس و اضطراب اجتماعی 

 

رابطه بین ابعاد معنویت و شدت علائم اختلال استرس پس از آسیب (PTSD) دردانش آموزان دبیرستانی شهر بم

 

رابطه بین سبکهای دلبستگی و نگرانیهای مربوط به وزن در دختران نوجوان شهرستان شیراز

 

مقایسه مهارت های واج شناسی در دو زیرگروه ادراکی و زبانی اختلال خواندن 

 

شیوع اختلال خواندن در دانش آموزان دو زبانه ارمنی ـ فارسی پایه های اول تا سوم مقطع ابتدائی شهر تهران در سال تحصیلی 83ـ 82 

 

رابطه بین ریخت های شخصیتی و سبک های یادگیری در دانش آموزان سال اول مقطع متوسطه 

 

مقایسه هوش هیجانی قهرمانان و ورزشکاران رشته های گروهی و انفرادی با افراد غیر ورزشکار

 

رابطه جهت گیری مذهبی با سرسختی و شادکامی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی

 

بررسی میزان تنیدگی و سلامت عمومی در خلبانان مسافربری با توجه به شرایط محیط پروازی

 

بررسی رابطه بین مؤلفه های هیجان خواهی و اضطراب در دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی سال تحصیلی 81 ـ 80 

 

بررسی رابطه سازگاری زندگی زناشویی با سبک ازدواج زنان متأهل تهرانی در سال 1384

 

بررسی اثربخشی شناخت – رفتار درمانگری گروهی نوجوانان، مهارتآموزی والدین، تؤام با جلسات مشترک نوجوانان – والدین، در کاهش نشانههای افسردهوار

 

بررسی رابطه بین سبک دلبستگی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی در کارکنان شرکت ایران خودرو 

 

مقایسه افسردگی، استرس و رضایت زناشویی مادران دارای کودکان مبتلا به اختلال کاستی توجه و بیش فعالی و مادران دارای کودکان بدون اختلال کاستی توجه و بیش فعالی

 

بررسی رابطه سبک مکانیزم های دفاعی با اختلال شخصیت خود دوستدار 

 

بررسی سیر تحولی شخصیت احمد شاملو (شاعر) بر اساس نظریه ی رشد روانی ـ اجتماعی اریک اریکسون 

 

بررسی تأثیر باورهای خودکار آمدی بر سلامت روانی و توفیق تحصیلی دانشجویان 

 

مقایسه رضایت شغلی و سلامت روانی آموزگاران مدارس عادی و استثنائی

 

رابطه ارزش‌هاي شخصي و سبک دلبستگي با رضايت شغلي معلمان مقطع راهنمايي شهرستان خوانسار 

 

تأثیر رفتار پرخاشگرانه بر میزان سازگاری زناشویی

 

رابطه ی بعد شخصیتی درون گرایی/ برون گرایی آیزنک باگرایش به انتخاب نوع مواد (کند کننده / محرک)

 

بررسی عوامل مؤثر بر شکل گیری وضعیت های هویتی در دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان مهاباد در سال تحصیلی 83ـ 82

 

بررسی رابطه بین ادراک سبک دلبستگی دوران کودکی و سبک دلبستگی بزرگسال با سبک دلبستگی به خدا

 

بررسی تأثیر هوش هیجانی بر میزان رضایت از زندگی زناشویی و رابطه آن با نظام ارزشی همسران 

 

بررسی رابطه اعتقاد و عمل مذهبی با هوش هیجانی در دانش آموزان مقطع پیش دانشگاهی شهر تهران در سال تحصیلی 84ـ 83

 

بررسی منابع، علائم و سطح فشار روانی معلمان مقطع متوسطه شهر تهران 

 



تاریخ: یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:,
ارسال توسط موسی الرضا پوررحمانی

 نظريه رشد شناختي ويگوتسكي يا نظريه اجتماعي - فرهنگي رشدSOCIOCULTURAL THEORY OFDEVELOPMENT

 

اهميت فرهنگ و زمينه اجتماعي – تاريخي در تحول شناختي

 

به باور ويگوتسكي ، كنش متقابل ميان يادگيرنده و محيط اجتماعي اش تعيين كننده اصلي رشد شناختي اوست.                                                                 

 

((خاستگاه روان آدمي اجتماع است و فرايندي كه به آن شكل ميدهد ارتباط است.))

 

ويگوتسكي معتقد است  رشد شناختي كودك عموما به مردمي كه در دنياي او زندگي مي كنند وابسته است و دانش ، نگرش و ارزشهاي فرد در تعامل با ديگران تحول مي يابد.

 

كاركردهاي نخستين ذهنيPRIMARY MENTAL FUNCTIONS-1

 

كاركردهاي ذهني

 

كاركردهاي عالي ذهنيHIGHER MENTAL FUNCTIONS-2

 

كاركرد يا function  به فرايندهاي ذهني مانند توجه، ادراك، حافظه و تفكر اشاره دارد. اين كاركردهاي ذهني در سالهاي اغاز عمر بطور طبيعي وجود دارند و در انسان و حيوان يافت مي شوند ويژگي مهم انها غيرارادي بودن و نا آگاه بودن است.

 

مثال :  حافظه در شكل اوليه اش عبارت است از شكل گيري خود بخودي يك تداعي بين دو رويداد كه با هم رخ ميدهند. گربه صداي بازكردن در قوطي غذا را با غذا تداعي مي كند.

 

يا توجه در شكل نخستين خود، يك حركت خود بخودي و غيرارادي است. مثلا هم انسان و هم حيوان پس از شنيدن يك صداي شديد ، بدون اراده بسوي آن توجه مي كنند.

 

كاركردهاي عالي ذهني : مثل استدلال منطقي ، توجه انتخابي و زبان و ..... ويژه انسانند و بر اساس كاركردهاي نخستين تحول مي يابند.

 

تفاوت كاركردهاي عالي ذهني با كاركردهاي نخستين ذهني :

 

زير كنترل انساني قرار دارند و با اراده او انجام مي شوند.-1

 

خاستگاه اجتماعي دارند.-2

 

به كمك ابزارهاي روانشناختي رخ مي دهند.-3

 

كاركردهاي عالي ذهني ازطريق تعامل بين فرد و زمينه اجتماعي او تحول مي يابند.

 

هر كاركرد عالي ذهني الزاما در ابتدا يك كاركرد اجتماعي است.(سيف ،1386،ص94 )

 

دروني سازي :INTERNALIZATION

 

به فرايند تبديل تدريجي تجارب يا فعاليتهاي اجتماعي بيروني به فرايندهاي عالي ذهني دروني سازي مي گويند. اين فرايند از طريق يك واسطه امكان پذير مي شود.

 

دريسكول  :  استفاده از واسطه يعني تغيير دادن يك موقعيت محركي در فرايند پاسخ دادن به آن نه بطور مستقيم بلكه از طريق نوعي پيوند امكان پذير است. (از طريق يك ابزار يا علامت)

 

ابزار : به چيزي گفته مي شود كه در خدمت چيزي ديگر بكار برود . ابزار يك شي بيروني است كه مورد دستكاري فرد قرار مي گيرد تا با آن بر محيط عمل كند. ميمونها در آزمايش كهلر براي دستيابي به موز دور از دسترس از يك چوب استفاده مي كردند . چوب در اينجا يك ابزار است.

 

علامت : چيزي است كه بجاي چيز ديگر مورد استفاده قرار مي گيرد. علامت به بازنمايي دروني يك شي يا يك نماد گفته ميشود كه داراي معني خاص فرهنگي است. مثال : دانش آموزان ياد مي گيرند كه يك راه ساده حل مسائل عددي اين است كه از حرف X براي مقدار مجهول استفاده كنند آنها به اين طريق مسائل را به علامتهاي رياضي تبديل مي كنند تا بتوانند براي آنها راه حل بيابند.

 

از نظر ويگوتسكي رشد شناختي فرد ، بدون در نظر گرفتن محيط فرهنگي – اجتماعي او قابل درك نخواهد بود.(همان)

 

قانون كلي رشد فرهنگي – اجتماعي در نظريه ويگوتسكي :

 

هر كاركرد عالي ذهني ، پيش از آنكه بصورت يك فرايند روانشناختي در شخص رخ دهد، ابتدا در يك سطح اجتماعي وجود دارد. ويگوتسكي اين موضوع را به عنوان انتقال از سطح بين ذهني به درون ذهني توصيف كرده و رشد تدريجي كاركردهاي عالي ذهني از طريق تعامل اجتماعي را دروني سازي نام نهاده است. مثال : توانايي تفكر انتقادي مي تواند از تعامل اجتماعي مانند پرسش و پاسخ به روش سقراطي ايجاد شود.

 

گفتار خود محورانه :EGOCENTRIC SPEECH

 

گفتار خود محورانه از ديد ويگوتسكي ، چگونگي تبديل تعامل يا روابط اجتماعي به كاركردهاي ذهني را نشان ميدهد. ويگوتسكي اين نوع گفتار كودك را بر اساس مفهوم دروني سازي توضيح ميدهد و مي گويد گفتار خود محورانه ، گفتار اجتماعي است كه جريان دروني سازي بسوي گفتار دروني را نشان ميدهد.

 

مراحل رشد زبان از ديد ويگوتسكي :

 

    گفتار اجتماعي يا گفتار بيروني  :  پيش از سه سالگي ظاهر مي شود و نقش آن كنترل رفتار ديگران است. مثلا : وقتي كودك به مادرش مي گويد شير مي خواهم از اين طريق به كنترل رفتار ديگران اقدام مي كند.

 

گفتار خود محورانه  : بين 3 تا 7 سالگي رخ ميدهد. اين نوع گفتار، مرحله انتقالي گفتار بيروني به گفتار دروني است. در اين مرحله كودكان غالبا براي كنترل رفتارشان با خودشان حرف ميزنند. مثلا : هنگام انجام كاري، آنچه را كه انجام ميدهند به زبان مي آورند. نقش گفتار خود محورانه كنترل و هدايت رفتار خود است.

 

گفتار خود محورانه از ديد پياژه و ويگوتسكي :

 

پياژه :  گفتار كودكان پيش عملياتي خود محورانه و غير اجتماعي است.

 

ويگوتسكي :  كودكان اين نوع گفتار را براي كنترل و هدايت رفتار خود مورد استفاده قرار ميدهند.

 

ويگوتسكي از گفتار خصوصي بجاي گفتار خود محورانه استفاده ميكرد.

 

پژوهشها نشان ميدهد وقتي كه كودكان با تكاليف  دشوار سروكار دارند يا زماني كه اشتباهات زيادي مرتكب مي شوند از گفتار خصوصي بيشتر استفاده مي كنند.

 

3 – گفتار دروني :  پس از 7 سالگي ظاهر ميشود . گفتار دروني با خود سخن گفتن بطور بي صداست. گفتار دروني به انديشه و رفتار انسان جهت ميدهد و در همه كاركردهاي عالي ذهني وجود دارد.(همان)

 

تفكر و زبان :

 

در نظريه ويگوتسكي ، تفكر و زبان در كودكان بصورت دو فعاليت مستقل از هم شروع مي شوند.

 

در ابتدا تفكر پيش زباني يا تفكر بدون زبان و زبان پيش عقلي يا گفتار بدون تفكر وجود دارند.

 

مثال : كوشش كودكان در ماههاي اول زندگي براي حل كردن مسائلي مانند دستيابي به اشيا و بازكردن در موردي از تفكر بدون زبان است.

 

مثالي ديگر : غان و غون كردن كودك با هدف جلب توجه يا خوشحال كردن بزرگسالان موردي از زبان بدون تفكر است.

 

 در حدود 2 سالگي منحني هاي مجزاي تفكر و پيش زباني و زبان پيش عقلي به هم ميرسند در نتيجه تفكر زباني و زبان عقلاني ميشود.

 

در فاصله 2 تا 7 سالگي ، زبان هم نقش دروني (هدايت و جهت دهي به تفكر ) و هم نقش بيروني ( انتقال نتايج تفكر به ديگران) را ايفا ميكند.

 

خود نظم دهي :

 

-     يعني توانايي انديشيدن و حل كردن مسائل بدون كمك ديگران

 

-     به كنترل فرد بر فرايندهاي شناختي اش ( تفكر ، حافظه و ....) گفته ميشود

 

مراحل خود نظم دهي :

 

1 – نخست كودك ياد مي گيرد كه اعمال و صداها داراي معني اند . بعنوان مثال : كودك مي آموزد كه دست دراز كردن او بسوي يك شي براي ديگران اين گونه معني ميدهد كه او آن شي را مي خواهد.

 

2 – انجام تمرين : كودك حركاتي را كه باعث جلب توجه ديگران مي شود تمرين مي كند و نيز براي تسلط بر زبان با ديگران به گفتگو مي پردازد.

 

3 – استفاده از علامت براي تفكر و حل مسئله بدون كمك ديگران. در اين مرحله كودكان خود نظم دهنده يا خودسامانگر ميشوند.

 

پياژه

 

-     رشد يا تحول مقدم بر يادگيري است.

 

-     مرحله اي از رشد شناختي كه كودك در آن قرار دارد تعيين كننده ماهيت يادگيري اوست و لذا نمي توان با آموزش فراتر از رشد شناختي كودك در او يادگيري ايجاد كرد.

 

 

 

ويگوتسكي :

 

-    يادگيري پيش از رشد مي آيد. ( يادگيري مقدم بر رشد است ).

 

-    فرايندهاي رشد يا تحول بدنبال فرايندهاي يادگيري رخ ميدهند.

 

منطقه تقريبي رشد:

 

منطقه تقريبي رشد در نظريه ويگوتسكي اهميت تعامل اجتماعي را در رشد و يادگيري نشان ميدهد.

 

ويگوتسكي مي گويد كودكاني كه به تنهايي از عهده انجام پاره اي تكاليف يادگيري بر نمي آيند به كمك بزرگسالان يا دوستان بالغ تر و آگاه تر از خود انجام آن كارها را ياد مي گيرند.

 

توانايي كودك در حل مسائل بطور مستقلانه (آنچه كه در نظر پياژه است ) معرف سطح كنوني رشد او و توانايي اش در حل مسائل به كمك ديگران نشان دهنده سطح رشد بالقوه اوست.

 

منظور از منطقه تقريبي رشد، تفاوت بين سطح كنوني يا سطح رشد واقعي كودك و سطح رشد بالقوه اوست. بعبارت ساده تر منطقه تقريبي رشد به دامنه اي از تكاليف گفته مي شود كه كودك به تنهايي از عهده انجام آنها بر نمي آيد اما به كمك بزرگسالان يا دوستان بالغ تر از خود قادر است آنها را انجام دهد.(همان)

 

مثال براي ارزيابي ZPD يك كودك  :

 

فرض كنيد سن عقلي در كودك با يك آزمون هوشي ، 8 سال تعيين شده است از نظر ويگوتسكي ما نمي توانيم كارمان را در همين جا متوقف كنيم ما ادامه ميدهيم تا مشخص شود چگونه هر يك از اين كودكان تلاش خواهند نمود مسايلي را كه براي كودكان بزرگتر طراحي شده حل كنند ما به هر كودك با توضيح دادن ، پرسيدن سوالات هدايت شونده و معرفي عناصر اصلي راه حل كمك مي كنيم با اين كمك يكي از اين كودكان مشكلات را در سطح يك كودك دوازده ساله و ديگري در سطح يك كودك 9 ساله حل مي كند اين تفاوت بين سنين عقلي كودكان و سطح عملكردي كه آنها از طريق همكاري با يك بزرگسال بدست مي آورند ناحيه تقريبي رشد گفته مي شود.(بيابانگرد ،1384 ،ص51 )

 

رشد شناختي زماني به حداكثر ميرسد كه در منطقه تقريبي رشد، تعامل اجتماعي صورت پذيرد.

 

بعضي مربيان به لحظه اي كه يك كودك يا گروهي از كودكان در آستانه آمادگي براي يادگيري يك مفهوم قرار دارند لحظه آموزش پذير گفته اند.

 

تكيه گاه سازي :SCAFOLDING

 

تكاليفي كه در منطقه تقريبي رشد قرار دارند هنوز از سوي كودك آموخته نشده اند اگر بزرگترها كودك را ياري دهند از عهده انجام آن تكاليف و يادگيري آنها برخواهد آمد برونر كمك و راهنمايي ديگران را تكيه گاه سازي ناميده است.

 

 در تكيه گاه سازي ابتدا معلم يا شخص ديگري كه يادگيرنده را ياري ميدهد سهم عمده اي از مسئوليت را به عهده مي گيرد اما به تدريج كه يادگيري پيش ميرود مسئوليت به يادگيرنده واگذار مي شود. .(سيف ،1386،ص100 )

 

سكوسازي اصطلاحي است كه دكتر بيابانگرد براي واژه SCAFFOLDING  بكار برده است. (بيابانگرد ،1384 ،ص51 )

 

سكوسازي يعني فن تغييردادن سطح حمايت . در طول مدت جلسه تدريس، شخصي ماهرتر ميزان راهنمايي را تنظيم كرده تا مناسب سطح عملكرد جاري كودك گردد. هنگامي كه تكليف يادگيري دانش آموز جديد است شخص ماهرتر ممكن است از آموزش مستقيم استفاده كند همين كه كفايت و شايستگي دانش آموز افزايش مي يابد راهنمايي كمتري صورت مي گيرد. (بيابانگرد ،1384 ،ص52 )

 

ويگوتسكي :  آزمونهاي هوش عملكرد مستقلانه كودك را مي سنجد يعني سطح رشد فعلي او

 

به باور ويگوتسكي ، آنچه كودكان به كمك ديگران مي توانند انجام دهند بيشتر معرف توانايي واقعي آنان است تا آنچه به تنهايي از عهده اش بر مي آيند. بنابراين براي شناسايي رشد كودكان، بايد هم سطح رشد فعلي و هم سطح رشد بالقوه آنان را شناخت.

 

كاربردهاي آموزشي نظريه ويگوتسكي :

 

1 –  بر اهميت زبان تاكيد زيادي شده است . پس مدارس بايد زبان را يك موضوع محوري تلقي كنند و معلمان در آموزش زبان جديت بيشتري به خرج دهند.

 

2 -  بر مسائل فرهنگي و اجتماعي تاكيد زيادي دارد. پس لازم است مطالب درسي در يك بافت فرهنگي – اجتماعي آموزش داده شوند و در تمام مراحل تحصيلي مسائل فرهنگي و اجتماعي از نظر دور نمانند.

 

3 -  طبق مفهوم منطقه تقريبي رشد ، معلم بايد در آموزش موضوعات مختلف به دانش آموزان ، پيشاپيش رشد ذهني آنان حركت كند. ( مسائل قدري فراتر از سطح تواناييهاي فعلي آنان باشد ).

 

4-  معلمان كودكان را به حرف زدن با خود تشويق كنند زيرا با خود سخن گفتن كودكان را در هدايت و كنترل انديشيدن ياري ميدهد. (سيف ،1386،ص100 )

 

مقايسه نظريه هاي ويگوتسكي و پياژه :

 

1 -  ديدگاه ويگوتسكي نسبت به تاثير آموزش بر رشد شناختي بسيار خوش بينانه تر از ديدگاه پياژه است.

 

2 -  روش آموزش پياژه عمدتا يك روش اكتشافي فردي است اما روش آموزش ويگوتسكي روش اكتشافي هدايت شده است.

 

3 -  ويگوتسكي گفتار دروني را براي رشد شناختي بسيار مهم ميداند در حاليكه از نظرپياژه آن يك رفتار ناپخته است.

 

4 -  پياژه تعامل بين كودك و دنياي فيزيكي اش را در رشد شناختي اساسي ميداند اما ويگوتسكي بر كنش متقابل ميان يادگيرنده و محيط اجتماعي اش بيشتر تاكيد مي كند.

 

5 -  براي پياژه رشد بايد پيش از يادگيري اتفاق افتد اما ويگوتسكي معتقد است كه يادگيري يك فرايند فعال است و نيازي به انتظار كشيدن براي آمادگي نيست.(همان)

 

نظريه رشد شناختي برونر :

 

از نظر برونر آموزش يعني كوشش براي كمك به شكل گيري رشد شناختي

 

نظريه برونر بر فرايند تفكر تاكيد ميكند و بازده اصلي رشد شناختي تفكر است و هدف آموزش و پرورش بايد اين باشد كه يادگيرنده را بصورت متفكري خود مختار درآورد.

 

   برونر در پژوهشهاي خود به دنبال پاسخ اين سوال بود كه اطلاعات مربوط به جهان هستي چگونه به رمز در مي آيند، سازمان مي يابند و ذخيره مي شوند.

 

منظور از بازنمايي اشاره به چيزي است كه جاي چيز ديگري را مي گيرد يا نماد آن به حساب مي آيد.

 

مراحل رشد شناختي :

 

1 -  مرحله حركتي يا عمليenactive representation

 

در این مرحله کودکان رویدادهایی را که تجربه می کنند به پاسخ های حرکتی یا عملی باز نمایی می کنند . برای مثال کودکان نمی توانند محل قرار گرفتن فروشگاه نزدیک خانه شان را برای شما بگویند اما قادرند شما را از راهی که قبلا رفته اند به آنجا ببرند.

 

2-  مرحله تصويري يا شمايليiconic representation

 

در این مرخله کودک رویداد های زندگی خود را به صورت تصاویر ذهنی حفظ می کند کودکی که می تواند با رسم نقشه راه خانه تا فروشگاه نزدیک خانه شان را نشان دهد ازبازنمایی تصویری سود می برد.

 

3- مرحله نماديsymbolic representation

 

بازنمايي نمادي شامل استفاده از نظامهاي نمادي اختياري مانند زبان يا علايم رياضي است .دانش اموزي كه مي تواند يك نقاشي را بصورت كلامي توضيح دهد از بازنمايي نمادي سود مي برد.

 

 چايلد در تبيين مراحل رشد برونر و پاسخ به اين پرسش كه چگونه انسان تجارب را بازنمايي مي كند مي گويد :

 

1-    نخست استفاده از ابزار را براي افزودن بر توانايي هاي حركتي خود اموختند مثلا بيل توانايي انسان در استفاده از دستها را افزايش مي دهد يعني ابزار جانشين اندامهاي ناكافي بدن مي شود .

 

2-    انسان اموخته است توانايي هاي حسي خود را از راه استفاده از نظامهاي علامتي افزايش دهد مثلا اختراع ميكروسكوپ جهت گسترش تجارب حسي خود

 

3-    نظامهاي نمادي را ياد گرفته است كه هدف انها انتقال تجربه حاصل از چيزهاي واقعي يا خيالي در غياب انهاست

 

توالی مراحل رشد:مراحل سه گانه برونر بطور متوالي رخ مي دهند .

 

مرحله حركتي                        مرحله تصويري               مرحله نمادي         برونر

 

مرحله حسي حركتي               عمليات عيني               عمليات صوري         پيا‍ژه

 

بيگه و شرميس مي گويند دو مضمون عمده تار و پود نوشته هاي مربوط به يادگيري برونر را بهم پيوند مي زند:

 

1-    كسب دانش به هر شكلي كه باشد يك فرايند فعال است .

 

2-    ياد گيرنده دانشش را خودش مي سازد يعني هر شخص را بايد بعنوان يك مشاركت كننده فعال در فرايند دريافت دانش در نظر گرفت كه اطلاعات را انتخاب مي كند و تغيير شكل مي دهد و فرضيه مي سازد و ان فرضيه ها را با توجه به شواهد ناهمخوان يا مغاير تغيير مي دهد .

 

نكته ديگر در نظريه يادگيري برونر :ساده سازي و معني دار ساختن تجربه هاي اكتسابي توسط يادگيرنده يك نياز ذاتي فرض مي شود انجام اين كار مستلزم مفاهيم يا مقولات است .مفهوم يا طبقه حاصل تجريد عناصر مشترك بين رويدادها و تجارب است .از تركيب اين مفاهيم به قواعدي دست مي يابيم كه به ما امكان مي دهد روابط بين مفاهيم را كشف كنيم برونر به اين نظم ،نظام رمزي نام نهاده است كه منظور از ان يك ترتيب  سلسله مراتبي از مفاهيم است

 

برونر معتقد است بهترين كار ان است كه يادگيرنده خود نظام را كشف كند نه اينكه معلم انرا بصورت اماده در اختيار او قرار دهد .برونر مدافع يادگيري اكتشافي است .

 

طرحي برنامه درسي در نظريه برونر :

 

1-  بجاي مجموعه اي از واقعيت ها يا اطلاعات پراكنده ،بايد به دانش اموزان ساختار بنيادي دانش اموزش داده شود منظور از ساختار بنيادي دانش اركان مهم هر نظام علمي از قبيل مفاهيم ،اصول و روشهاي پژوهشي مربوط به ان علم

 

اموزش ساختار بنيادي دانش موجب درك بيشتر دانش اموزان از موضوع درسي و تشويق انان به كاوشگري و حل مسئله خواهد شد و به انان كمك خواهد كرد تا چگونه ياد گرفتن را ياد بگيرند

 

2-  برنامه درسي مارپيچيspiral curriculum

 

يعني تكرار انديشه هاي بنيادي ي


تاریخ: یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:,
ارسال توسط موسی الرضا پوررحمانی

 :نظريه ذھن چيست

نظريه ذھن" به عنوان درك افراد از حالات ذھني ( تفكرات، باورھا، آرزوھا)، تعريف شده است. به طور كلي فرض شده است "
اين توانايي بين سنين سه تا چھارسالگي رشد مي كند. درك خود و ديگران براي داشتن تعاملات اجتماعي موثر ضروري است.
نظريه ذھن در عمل به كودك ابزار قدرتمندي مي دھد تا با آن به اكتشاف، پيش بيني و تغيير رفتار ديگران دست بزند. به وسيله نظريه ذھن ما مي توانيم حالات ذھني ( باورھا، تمايلات، تخيلات، عواطف و ...) كه علت اعمال ھستند تفسير كنيم .نطريه ذھن پيش نيازي براي درك محيط اجتماعي و لازمه درگيري در رفتارھاي اجتماعي رقابت آميز مي باشد. ريشه ھاي اين ظرفيت شناختي را مي توان در سال ھاي اوليه زندگي جستجو كرد. اگرچه كودكان در سالھاي اول زندگي از ذھن خود و ديگران روز به روز بيشتر آگاه مي شوند، و بين مفردات آنھا ارتباط برقرار مي كنند، اما تغييرات اساسي در درك نظريه ذھن در چھار سالگي اتفاقمي افتد، ھنگامي كه كودكان قادر مي شوند محتواھاي ذھن ديگران را، به ويژه حالات باور را تفسير كنند . ظرفيت كودكان براي
اسناد حالات ذھني مانند، باورھا، آرزوھا و تمايلات به خود و ديگران به احساس و پيش بيني رفتار كمك مي كند، و اينھا نيز به انتقال مفاھيم رفتار اجتماعي منتھي مي شوند.
:تاريخچه نظريه ذھن
اصطلاح نظريه ذھن براي اولين بار در سال 1978 بوسيله پريماك و وودروف در مطالعه رفتار شمپانزه ھا مطرح شده است.
اما ازنظر تاريخي سه ديدگاه عمده دانش كودكان در مورد ذھن را مورد تحقيق قرار داده اند. اولين ديدگاه به طور مستقيم يا غير مستقيم به كارھاي پياژه بر مي گردد. ديدگاه دوم كه از سالھاي آغازين دھه 1970 شروع شده است، فراشناخت در كودكان را مورد مطالعه قرار داده است و سومين ديدگاه نظريه ذھن است كه از 1980 شروع شده است. علاقه به تحول درك پديده ھاي ذھني توسط كودك از سوي پياژه و اينھلدر با به كار بردن آزمون سه كوه مورد پژوھش قرار گرفته است. بر اساس نظريه پياژه تمركز و خودميان بيني دو ويژگي عمده كودكان در مرحله پيش دبستاني است. ھر دو ويژگي بيانگر ناتواني كودك در مواجھه شدن ھمزمان با چند بُعد از يك
شيئ، و نگرشي يك بُعدي از جھان است. خودميان بيني در ديدگاه پياژه به تمايز ناقص بين خود و ديگران و به درك و تفسير ناآگاھانه جھان بر اساس خود اطلاق مي شود. ولي پژوھش ھاي موجود در زمينه نظريه ذھن، حاكي از آن است كه كودكان پيش.دبستاني نظرات و حالت ھاي ذھني (ديدگاھھاي) ديگران را درك مي كنند و بر خلاف آنچه پياژه مي گويد خودميان بين نيستند.
فھميدن افكار و احساسات ديگران به عنوان ذھني سازي، ذھن خواني و نظريه ذھن شناخته مي شود. در مورد اين توانايي در كودكان دو ديدگاه وجود دارد: ديدگاه اول معتقد است كه درك باور غلط[ 1] از سوي كودك به منزله اكتساب نظريه ذھن است و معمولا در حول و حوش چھار و پنج سالگي يك تغيير كيفي در اين توانايي رخ مي دھد و در اين مرحله است كه كودك متوجه مي شود كه ديگر افراد مي توانند باورھايي داشته باشند كه غلط بوده يا با باور او متضاد باشند ؛كه اين ديدگاه به ديدگاه سنتي[ 2] معروف است. و ديدگاه دوم معتقد است كه فھم كودكان از حالات ذھني، از چھار تا شش سالگي به طور معناداري افزايش مي يابد ولي تا ھشت سالگي عملكرد كودكان ضعيف است. اين ديدگاه، تحول فھم كودكان از حالات ذھني را مرحله به مرحله[ 3] مي داند و نظريه
ذھن را يك سازه چند بُعدي مي داند كه از سطوح متفاوتي برخوردار است . به ديدگاه اخير، ديدگاه تحولي[ 4] مي گويند.
ابزار اندازه گيري نظريه ذھن:
پژھشگران براي ارزيابي توان نظريه ذھن كودكان از دو مقوله تكليف گسترده استفاده نموده اند. اين دو مقوله عبارتند از : تكاليف. باور غلط و تكاليف نمود- واقعيت
الف) تكاليف باور غلط
سرمنشا دو نمونه اساسي از تكاليف باور غلط به ويمر و پرنر( 1983 ) نسبت داده شده است. به طور كلي براي ارزيابي باور غلط در كودكان از دو تكليف زير به طور گسترده استفاده مي شود
تكليف پيش بيني عمل با انتقال غيره منتظره ‐ 1
در اين تكليف كودك با نمايش عروسكي مواجه مي گردد كه در آن از دو عروسك و سه قفسه استفاده مي شود . در اين تكليف فرد
اصلي نمايش (ماكسي[ 1])، مادرش را مي بيند كه در يكي از قفسه ھا مقداري شكلات مي گذارد.او سپس اتاق را ترك مي كند و براي بازي بيرون مي رود. در غياب وي مادرش شكلات ھا از قفسه اول به قفسه دوم منتقل مي كند . وقتي كه ماكسي از بازي برگردد ،
مايل است شكلات بخورد . در اينجا از كودك خواسته مي شود پيش بيني كند كه ماكسي براي برداشتن شكلات كجا را جستجو مي كند.
 اگر كودك به باور ماكسي از جاي شكلات ھا اشاره كند ، در اين صورت پيش بيني مي كند كه ماكسي قفسه اول را جستجو مي كند
 پيش بيني مبتني بر باور[ 2]. اگر باور ماكسي را در منظر نگيرد وبه جاي واقعي شكلات اشاره كند ، پيش بيني وي آن است كه
.[ماكسي قفسه دوم را جستجو مي كند ؛ پيش بيني مبتني بر واقعيت[ 3



تاریخ: یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:,
ارسال توسط موسی الرضا پوررحمانی
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی
ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 42
بازدید کل : 24352
تعداد مطالب : 92
تعداد نظرات : 4
تعداد آنلاین : 1



Alternative content